منشا كاني مويزنايت

جواهر یگانه عرضه كننده اشکال انگشتر هاي فيروزه و عقيف https://www.javaherekhas.com مويزنايت در چهره طبيعي خودش بسيار كم ميباشد تا جايي كه برخي محققان معتقداند موزنايت منشا بيرون از كره زمين را دارااست. تحلیل ها روي شهاب سنگ هاي كندريتي كربني مورچيسون (Murchison) و ذرات سيليكون كاربايد روي اين اجرام آسماني نشان اعطا كرد كه نسبتهاي ناهمگون ايزوتوپي كربن و سيليسيم در آن ها موجود است كه نشان مي دهد اين ساختار بيرون از منظومه خورشيدي ميباشد.  خريد انگشتر عقيق

از آنجايي كه نسبتاً ۹۹٪ اين دانه‌هاي سيليكون كاربايد در حوالي ستاره‌هاي غول سرخ بي نياز از كربن به تشکیل شده‌اند. با آزمايشات طيف مادون قرمز اين ستاره‌ها معین شد كه كاربيد سيليكن معمولاً در حوالي آن‌ها يافت ميشود.
سيليكن كاربايدسيليكن كاربايد سواي ساختار بلوري موزنيت كه ماده تشكيل دهنده آن ميباشد.تا دهه ۱۹۵۰ منشاء ديگري غير از سنگ‌هاي آسماني مشاهده نشد. در ساليان آن گاه مويزنايت به صورت ناخالصي در كيمبرليت (kimberlite) در يك معدن الماس واقع در جمهوري ياقوتستان در سال ۱۹۵۹ و در سال 1958 در سازند گرين ريور (Green river Formation) واقع در وايومينگ (Wyoming) پيدا شد. وجود مويزنايت در طبيعت حتي‌در سال ۱۹۸۶ بوسيله چارلز ميلتون زمين‌شناس آمريكايي آيتم سؤال قرار گرفت. كشفيات تازه نشان داده كه كاني مويزنايت به صورت طبيعي به عنوان ناخالصي در الماسها، زنوليت‌ها و سنگ‌هاي اولترامافيك (ultramafic) مانند كيمبرليت و لمپوريت مي تواند وجود داشته باشد.
ساختار بلوريتفاوت موزنيت با بقيه سنگهاي شبيهتفاوت مويزنيت از حيث درخشندگي و جرقه با بقيه سنگهاي شبيهدر بالا، سردرگمي قابل توجهي براي محققان در رابطه ي ساختار سیرتکامل هاي سازه هاي كريستال هاي مويزنايت پيش آمد. تني تعدادی از محققان به داشتن سيستم مكعب (C) ، شش ضلع (H) ، و رومبوهدرال (R)تقارن يقين داشتند. اين پيچيدگي نتايج از وجود اشكال ساختمان مختلف بود كه نشان دهنده توالي انباشته متعدد شش ضلعي لايه اتم مي‌باشد. بيش خیس از 151 سيرتكامل شناخته گرديده در رابطه‌ي كاربيد سيليكون موجود است، كه كليه از آن به صحت به عنوان “مويزنايت” به کارگیری مينمايند.
فقط سيرتكامل، حاضر اكنون در 4H و 6H از آلفاSiC- میتواند به طور توده رشد كند. هر دو سيرتكامل ها شش ضلعي، و هر دوعملكرد مواد نزدیک به بي رنگ مي باشند. موزنيت تصنعي و مصنوعي نزديك بي رنگ به صورت فرم 6H ميباشد.سيرتكامل هاي4H ، كه دارای خاصيت بسيار نزدي به سيرتكامل هايي از 6H مي‌باشند ، موقتی براي نیمه هادي ها كه تولید مي گردند استفاده مي‌شود. تمايز كليدي سيرتكامل هايي از 6H جذب بسيار ضعيف زیر 425 نانومتر درطيف مرئي میباشد. بتا وSic ، از اشکال 3C ، مكعب ميباشد و دارای ساختار بلوري حتي نزدیک به سيرتكامل هايي از الماس از 4H و 6H می‌باشد.
مطرح ترين مويزنايت يافت گرديده در دنياوسيع ترين موزنايت طبيعي در عالمتصوير مطرح ترين موزنايت طبيعي در دنيا، منشا از GIAوسيع ترين مويزنايت طبيعي يافت گرديده تا كنون فقط 4.1 ميليمتر طول دارااست! اين موزنايت به وسيله شركت شفا يمين در نزديكي رودخانه كيشون (Kishon) اسرائيل در سال 2012 يافت شد. اين موزنيت بوسيله GIA نيز تاييد و گشوده‌بيني شده است همينطور اين موسسه توانسته نمونه هاي متعددي را با رنگهاي متنوع در آن ناحيه استخراج كند.
اشكال مويزنيت هاي در بازار1- مويزنايت كلاسيك (Classic Moissanite):
اشكال نگين هاي مويزنايتاين نمونه كه جزو اولي مويزنايت هاي تشكيل‌گردیده بوسيله بشر مي‌باشند، بي رنگ نيستند. در واقعيت بخش اعظمي از موزنايت هاي كلاسيك شبیه الماس هاي سرتيفيكت گرديده GIA با رنگ K يعني زرد رنگ (quite yellow) مي‌باشند. به علاوه پايين نوروروشنايي، اين نوع سايه زرد مايل به سبز (greenish-yellow) نشان مي‌دهند. به همين ادله بود كه چارز و كلارد از پيشگامان ايجاد مويزنايت جواهري، به انديشه ايجاد دو سیرتکامل ديگر شبیه الماس پر‌نور و بي رنگ بيوفتند.
2- مويزنيت بي رنگ و نزدیک به بي رنگ (FOREVER ONE MOISSANITE):
Foreverone MoissaniteFOREVER ONE لقبيست براي سیرتکامل اي از مويزنايت هاي نزدیک به بي رنگ كه بعد از عملكرد هاي دو دانشمند Charles & Colvard براي وی‌لين بار ايجاد شد. آزمايشات بعدي آنها سبب شد كه موزنيت هايي کاملا بي رنگ همانند الماسي با رنگ E ايجاد نمايند. اشكال سايز و تراش گوناگون سبب ساز شد كه از استقبال خير و خوبي برخوردار شوند.
كاربرد موزنايت در صنعتبدليل رسانندگي گرمايي همانند الماس از مويزنايت سنتتيك در الكترونيك و كاربردهاي حرارتي به كارگيري مي شود. سختی بالاي مويزنايت باعث گرديده كه در آزمایش‌هاي فشار بالا مانند سندان الماس بكار پيروزي. از‌آنجا كه الماس‌هاي وسیع معمولاً خيلي گران مي‌باشند، در آزمایش‌هاي كه نياز به سندان بزرگتر داراست معمولاً از مويزنايت تصنعي به كارگيري مي‌گردد.
ادوارد جي آچسن (1983) به حيث ميرسد اولي كسي بود سختی و پتانسيل آن را به عنوان ساينده به رسميت آشنايي. وي كاربيد سيليكون را به طور تصادفي درحالي كه تالش براي رويش الماس با عبور يك قوس الكتريكي بينالكترودهاي كربني از طریق تركيبي از كربن و خاك رس (يك سيليكات آلومينيوم) ايجاد. وي ماده جدید را “كربوراندوم” نام نهاد كه بعدا به نام تجاري تبديل شد. آن گاه، وي با به كارگيري از تركيبي از كربن و شن و ماسه سعی بهتري به دست آورد. اين طرز هنوز نيز براي ايجاد كاربيد سيليكون هاي ساينده به كارگيري مي‌شود.

تفاوت مويزنايت با الماس از نظر ظاهرياز سال 1998 كه مويزنيت به بازار جواهرات وارد شد، به دلیل تشابه خويش از حیث اوپتيكي به الماس، ارزش بسيار پايينتر، سهولت در استخراج سبب ساز شد كه به کار گیری از آن در جواهر آلات مورد استقبال قرار گيرد. هر دو مي توانند رنگهاي متفاوتي را داشته باشند. بعضي از تفاوت‌ها عبارت اند از: